داستان سرا
روز بعد باز آن خانم برگشت. طوطی هنوز صحبت نمی کرد. صاحب مغازه پرسید: «نردبان چه؟ آیا در قفسش نردبانی هست؟ طوطی ها عاشق نردبان هستند.» آن خانم یک نردبان خرید و رفت.
اما روز بعد باز هم آن خانم آمد. صاحب مغازه گفت: «آیا طوطی شما در قفسش تاب دارد؟ نه؟! خب مشکل همین است. به محض اینکه شروع به تاب خوردن کند، حرف زدنش تحسین همه را بر می انگیزد.» آن خانم با بی میلی یک تاب خرید و رفت.
وقتی آن خانم روز بعد وارد مغازه شد. چهره اش کاملا تغییر کرده بود.
او گفت: «طوطی مرد!»
صاحب مغازه یکه خورد و پرسید: «واقعا متاسفم، آیا او یک کلمه هم حرف نزد؟»
آن خانم پاسخ داد: «چرا! درست قبل از مردنش با صدایی ضعیف از من پرسید که مگر در آن مغازه، غذایی برای طوطی ها نمی فروختند؟»